معنی از رودهای جنوب ایران
حل جدول
هندیجان
کرخه
از رودهای ایران
جاجرود، طالقان، دیاله، زاینده رود، قره سو، کالشور، کر، کنگاکوش
کالشور
دالکی
سیمینه رود
قره سو
کارون، ارس، زاینده رود، جاجرود
قرهسو
از رودهای مرزی ایران
اروند رود
هیرمند
عربی به فارسی
جنوب , جنوبی , بسوی جنوب , نیم روز
فارسی به عربی
جنوب
فرهنگ فارسی آزاد
جَنُوب، جهت مقابل شَمال (چون در ایران قبله به سمت جنوب است لذا گاهی رو به جنوب را رو به قبله نیز می گویند و دیگر آن که اغلب جُنُوب تلفظ می کنند در حالی که جُنُوب جمعِ جَنْب است)،
فرهنگ عمید
[مقابلِ شمال] (جغرافیا) یکی از چهار جهت اصلی برابر با طرف دست راست کسی که رو به مشرق ایستاده باشد،
[مجاز] شهرها و سرزمینهای واقع در جنوب کشور،
[مقابلِ شمال] [قدیمی] بادی که از سمت جنوب میوزد،
معادل ابجد
557